Web Analytics Made Easy - Statcounter

فرزند پروری وظیفه والدین و جامعه است. اگر می‌خواهیم به دنبال سیاست‌های تشویق فرزند آوری باشیم لازم است جامعه اعم از دولت، شهرداری، مدارس وظایف خود را در راستای فرزند پروری به درستی انجام دهند.

گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو-مرضیه انبری؛ مادر از آشپزخانه خارج شد و به سمت پسر بچه که در حال نق نق کردن بود رفت: « اگر حوصله ات سر رفته چرا از خانه بیرون نمیروی تا با دوستانت بازی کنی؟» منظورش از دوستان تنها پسر بچه‌ی دیگر آپارتمان بود! پسر بچه با اینکه تمایلی نداشت دمپایی هایش را پوشید و از خانه خارج شد، زن از پشت پنجره به بیرون نگاه می‌کرد تا پسرک به حیاط آپارتمان برسد از پنجره به او گفت: «زیاد از خانه دور نشو» پسر بچه با دست علامت تایید نشان داد و وارد خیابان شد و دیگر دیده نشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

زمین بازی یا پارکی در نزدیکی خانه نبود و نمی‌توانست نگران بیرون رفتن بچه نباشد. ساعتی بعد زن در کوچه‌های مجاور به دنبال پسرک می‌گشت و او را دید؛ درحالی که در پیاده رو روی سنگی نشسته بود و به خیابان نگاه می‌کرد و ماشین هایی که رد می‌شدند. چند پسر نوجوان نیز کنار موتورسیکلت خود گوشه خیابان نشسته بودند و در حال سیگار کشیدن باهم پچ پچ می‌کردند. زن نگران شد و به بچه گفت: «بیا برگردیم خانه».

طی دهه‌های گذشته ساختار مناطق مسکونی شهر‌ها تغییر کرده است و کمتر می‌بینیم که کودکان مشغول بازی کردن در محله باشند. سال‌های شیوع بیماری کرونا نیز برای کودکانِ در آستانه نوجوانی محدودیت‌های بیشتری را به وجود آورده است و بیش از پیش آن‌ها ناچار به ماندن در خانه شده‌اند. این درحالی ست که مسئولیت کامل تحصیلی و تفریحی کودکان به عهده‌ی مادران گذاشته شده است و مادران نیز از سویی از حضور تمام وقت کودکان در خانه شاکی هستند و از سوی دیگر به خاطر ناامنی‌های اجتماعی، حاضر به فرستادن بچه‌ها به بیرون از خانه نیستند. حتی گاهی ما برای توسعه‌ی مادی به کلی توسعه‌ی انسانی را که کودکان نیزشامل آن هستند فراموش کرده‌ایم و اینچنین جایی برای این قشر در شهر باقی نمانده است.

تاریخچه‌ی مطرح شدن شهر دوستدار کودک در ایران
دکتر مریم اسماعیلی فرد، استاد دانشگاه و مدیرکل امور بانوان و خانواده استان البرز، در گفتگو با خبرگزاری دانشجو به بررسی اسناد مرتبط با ایجاد شهر دوستدار کودک پرداخت. وی در ابتدا پیرامون تاریخچه‌ی شهر دوستدار کودک بیان می‌کند: «در سال ۱۳۷۲ جمهوری اسلامی ایران به کنواسیون حقوق کودک ملحق میشود. این کنواسیون در بند ۱ ماده ۳۱ بیان میکند که حکومت‌ها حق کودک را برای داشتن بازی و سرگرمی و آسایش و استراحت به رسمیت بشناسند؛ و کودک می‌تواند به طور فعال و آزادانه در همه امور فرهنگی و هنری در خور سن خویش شرکت داشته باشد. در سال ۱۳۷۹ شورای عالی استان‌ها به موجب یک ماده وارده به شورای اسلامی شهر‌ها پیشنهاد می‌کند که شهر‌ها را در زمینه تحقق شهر دوستدار کودک به اقدامات لازمی موظف کنند. در این پیشنهاد عنوان می‌شود که این طرح‌ها در بخش شهرسازی و معماری با پیگیری، تدوین و تصویب قوانین لازم از سوی دستگاه‌های مختلف برای تامین فضای مناسب بازی کودکان در مجتمع‌های مسکونی نوساز و در حال ساخت دنبال شود. در سپتامبر سال ۲۰۰۰ میلادی دبیرخانه‌ی جهانی شهر‌های دوستدار کودک ایجاد می‌شود؛ برای آنکه بتواند از ایجاد شهر‌های دوستدار کودک حمایت کند و مرجعی برای این موضوع باشد.»


مطالبه‌ی تحقق شهر دوستدار کودک یک بحث وارداتی نیست
به جهت اینکه طی سال‌های گذشته همواره برخی حساسیت‌ها از سوی نخبگان نسبت به اسناد وارداتی وجود داشته است و هراس نسبت به اینکه این اسناد و کنواسیون‌های جهانی با فرهنگ بومی ایران همخوانی نداشته باشند گاهی توجه به نیاز‌های کودکان نیز در سایه‌ی این جدال به فراموشی سپرده شده است در حالی که به عقیده‌ی فعالان حقوق کودک این موضوع با فرهنگ دینی و ملی ایرانیان غریبه نیست. مریم اسماعیلی فرد در این رابطه توضیح می‌دهد: «مباحث مربوط به حقوق کودک ریشه‌هایی در خارج از سرزمین ما داشته است، اما اگر ما بخواهیم بنیادی‌تر به این موضوع نگاه کنیم، توجه به کودکان و حقوق کودکان در آموزه‌های دینی ما بسیار دیرپا بوده است؛ حتی زمانی که این موضوع در سایر جوامع خیلی مورد توجه قرار نمی‌گرفته است. از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که "از ما نیست کسی که به خردسالان رحم نکند" و یک سری از حقوق را دین اسلام برای کودکان لحاظ کرده است از جمله انتخاب نام نیکو، تامین خوراک و تغذیه مناسب برای کودک، حق تحصیل که از جمله حقوق فرزند بر پدر آموزش نوشتن است، حق بازی و تفریح که در اسلام یکی از نکات کلیدی است که از امام صادق (ع) نقل شده است که کودک هفت سال اول زندگی باید آزادانه بازی کند و جنبش بدنی داشته باشد، پرهیز از اعمال خشونت جسمی و روحی به کودک در اسلام مورد توجه قرار گرفته است. مثلا از پیامبر اکرم نقل شده خداوند به هیچ چیز خشم نمی‌گیرد آنچنان که به خاطر زنان و کودکان خشم می‌گیرد. این‌ها مباحثی است که باید به آن‌ها توجه داشت، بنابراین بحث شهر دوستدار کودک چیزی نیست که ما نتوانیم ریشه‌های آن را در فرهنگ و دین ببینیم و در واقع این یک بحث وارداتی نیست.»

پیوند خوردن پروژه شهر دوستدار کودک با پروژه جوانی جمعیت
اسماعیلی فرد، استاد سیاستگذاری عمومی دانشگاه آزاد اسلامی، در رابطه با وظایف مشترک مدیریت شهری و خانواده برای محافظت از کودکان می‌گوید: «فرزند آوری به لحاظ بیولوژیک وظیفه زنان است، اما فرزند پروری وظیفه والدین و جامعه است. در این چارچوب اگر می‌خواهیم به دنبال سیاست‌های تشویق فرزند آوری باشیم لازم است جامعه اعم از دولت، شهرداری، مدارس و ... وظایف خود را در راستای فرزند پروری به درستی انجام دهند. به این ترتیب لازم است شهر‌ها برای کودکان مناسب سازی شوند تا والدین نسبت به فرزند آوری تشویق شوند و بتوانند نیاز‌های کودک خود را در شهر تامین کنند.»


وی با اشاره به قانون جوانی جمعیت مطرح می‌کند: «در قانون جوانی جمعیت، ماده ۲۲ مرتبط با شهر دوستدار کودک است. در ماده ۲۲ آمده است که کلیه دستگاه‌های مذکور در ماده ۲۹ برنامه ششم توسعه از جمله شرکت‌ها و سازمان‌هایی که شمول قانون بر آن‌ها مستلزم ذکر نام است؛ موظف هستند پس از ۶ ماه از ابلاغ قانون به منظور تکریم و حفظ مادر و کودک طراحی، احداث و تجهیز ساختمان‌ها را انجام دهند. به گونه‌ای که فضا‌های مناسبی جهت رفع نیاز نوزادان، کودکان و مادران باردار جهت استراحت و شیردهی و نگهداری کودکان، نظیر اتاق مادر و کودک ایجاد شود. یعنی ظرفیت‌هایی در آن وجود دارد که بحث فضا‌های مناسب مادر و کودک در کلیه اماکن ایجاد شود. علاوه بر این؛ موضوع ایجاد مهدکودک در دستگاه‌ها ذکر شده است. در تبصره ۳ ماده ۲۲ کلیه دستگاه‌ها ملزم هستند با خرید خدمات یا با مشارکت بخش خصوصی نسبت به ایجاد مهدکودک برای فرزندان مادران شاغل در همان دستگاه اقدام کنند. در ماده ۲۳ نیز به حمایت از کودکان شیرخوارگاه، کودکان بی سرپرست و کودکان کار و خیابان اشاره شده است و موضوع مهمی است که باید به این کودکان کار و خیابان توجه کرد؛ زیرا حقوق کودکان فقط شامل کودکان فاقد نیاز‌های خاص نیست.»

نمونه‌هایی از شهر مناسب کودکان در ایران
درباره ویژگی‌های شهر دوستدار کودک یک چک لیست ۱۲ موردی وجود دارد. اهم موضوعات این لیست مربوط به مشارکت کودک در اجتماع و ارائه نظراتش پیرامون شهر، ایمنی روحی و جسمی و در دسترس داشتن محیط مناسب برای بازی و فعالیت‌های اجتماعی است؛ و به فراخور این استاندارد‌ها نمونه‌هایی از شهر دوستدار کودک در ایران و کشور‌های جهان ایجاد شده است. اسماعیلی‌فرد در ادامه‌ی گفتگو درباره‌ی نمونه‌های موفق شهر دوستدار کودک در ایران و جهان می‌گوید: «درباره شهر دوستدار کودک تجربیات موفق جهانی مربوط به اسپانیا، اتریش، هلند، انگلیس، ایرلند، کانادا، استرالیا وجود دارد و در کشور ما در شهر‌های تهران، اصفهان و بم ما تجاربی را در مورد شهر دوستدار کودک سراغ داریم. در تهران برای مسئله شهر دوستدار کودک در مصوبه سال ۱۳۸۸ شورای اسلامی شهر تهران به موارد متعددی اشاره شده است از جمله: بحث استاندارد سازی مبلمان شهری با نیاز‌های خاص کودکان برای ورزش و تفریح و بازی، استاندارد سازی معماری مدارس، اجرای پروژه راه‌های امن به مدرسه، ایمن سازی پیاده رو‌های شهری برای مادر و کودک، الزام استفاده از صندلی کودک در وسایل حمل و نقل عمومی، ایجاد مراکز شیردهی و نظافتی کودک در مراکز تفریحی و حمل و نقل شهری یا همان اتاق مادر و کودک، اختصاص بخشی از فعالیت همه فرهنگ سرا‌ها به برنامه‌های کودکان، ارائه خدماتی ویژه کودکان در معرض آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی، تامین فضای مناسب بازی کودک در مجتمع‌های مسکونی و همکاری با سازمان‌های مردم نهاد در موضوع حقوق کودک. مصوبه یاد شده یک تبصره ۴ دارد با این مضمون که شهرداری تهران اعتبارات مورد نیاز اجرای این مصوبه را در ردیف‌های مربوطه در بودجه سنواتی پیشبینی و لحاظ کند. حالا در راستای همین مصوبه شهرداری تهران برخی اقدامات را انجام داد از جمله کانون‌های کودک در سرا‌های محله، اتاق مادر و کودک در مترو. بحث‌هایی مثل محله دوست دار کودک نیز مطرح شد و برای مثال محله ۷، ۲، ۸، ۲۲ و محله ۱۸ انتخاب شدند؛ برای آن‌ها برنامه عملیاتی تعریف شد و پروسه سه ساله در نظر گرفتند که برنامه‌های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت را اجرا کنند. در کوتاه مدت اصلاحات هندسی در پارک‌ها و ایمن کردن پیاده رو‌ها و در میان مدت بازسازی یک سری از فضا‌ها در نظر گرفته شد. یک سری از فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی نیز در بازه بلند مدت در نظر گرفته شد.»


اسماعیلی فرد در ادامه با اشاره به تجربیات شهر اصفهان می‌گوید: «در اصفهان نیز در سال ۹۷ معاونت معماری و شهرسازی اصفهان برنامه اجرایی شهر دوستدار کودک را تعریف کرد و در این شهر یک سری اقدامات اجرایی در سال‌های ۹۸، ۹۹ و ۱۴۰۰ انجام شد. اصفهان برای شهر دوستدار کودک شاخص‌های ارزیابی مشخصی نیز دارد، همچنین یک چشم انداز شهر دوستدار کودک مشخص کرده‌اند که در بخشی از این چشم انداز بیان می‌شود که کودکان در این شهر ارزشمند و محترم تلقی شده و با آن‌ها مشورت می‌شود و زمینه شکوفایی استعداد آنان فراهم است. ده هدف کلان نیز دارند از جمله توجه به کودکان دارای معلولیت و شرایط خاص، زیرا ما نیاز‌های مختلف کودکان را باید در نظر بگیریم و کودکانی که دارای معلولیت و نیاز‌های خاص هستند نیز باید در شهر دوستدار کودک مورد توجه قرار بگیرند.»
شایان ذکر است که شهر اصفهان به خاطر تشکیل شورای مشورتی نوجوانان، اجرای برنامه‌های فرهنگی و ایجاد فضا‌های بازی متنوع برای کودکان احتمالا به عنوان نماینده‌ی ایران برای گرفتن نشان جهانی شهر دوستدار کودک به عنوان کاندیدا معرفی شود.

شهر کوچکی که مردم آن را برای کودکان تجهیز کردند
شاید یکی از بزرگ‌ترین موانع رسیدگی به مطالبه‌ای از جنس مطالبه حقوق کودک که مربوط به قشری فاقد نماینده است، بحث بودجه و امکانات مالی باشد و در تمام نقاط ایران نیز به دلیل عدم رواج گفتمان احقاق حقوق کودکان سازمان‌های مردم نهاد و خیرین تمایلی برای پرداختن به این موضوع نداشته باشند. اما شهر «اوز» یک استثنا است. مریم اسماعیلی، هیئت علمی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، پیرامون این موضوع می‌گوید: «شهر کوچکی نیز در نمونه‌های ایران وجود دارد به نام «اوز» در جنوب استان فارس که از طرف یونسکو به عنوان یکی از ۳۰۰۰ هزار شهرک و شهر جهان به عنوان مکانی امن برای کودکان نامگذاری شده است. تلاش‌هایی برای ارتقای سطح تحصیلات زنان در این شهر انجام شده و به عنوان اولین شهر دوستدار کودک ایران در سال ۸۹ توسط یکی از موسسه‌های تحقیقاتی یونیسف معرفی شده است. فعالیت‌های شهر اوز در زمینه حقوق کودکان در دو دسته عمرانی و فرهنگی انجام شده است؛ مثلا یک بوستان ۵۰۰۰ متری را بازسازی کرده‌اند و زمین‌های ورزش فوتبال، بسکتبال و دوچرخه سواری ایجاد شده است. پیاده رو‌ها برای کودکان، مادران و حتی زنان باردار مناسب سازی شده است و نکته جالبی که وجود دارد این است که عمده‌ی این کار‌ها توسط خیرین و با کمترین دخالت بخش‌های دولتی رخ داده است.»
گفتنی است سایر شهر‌های ایران نیز بدون صرف بودجه‌ی کلان برای ایجاد پروژه‌های کودک محور با اقداماتی نظیر پیاده مداری در این مسیر حرکت کرده‌اند. برای مثال شهرداری سمنان برنامه‌ای را با هدف ایجاد پیاده رو‌های ایمن و عریض در مناطق مسکونی و تجاری آغاز و پیگیری کرده است. نتیجه‌ی این برنامه کاهش پهنه‌ی تردد وسایل نقلیه است. این برنامه فضای شهری را برای تردد کودکان و نوجوانان که فاقد وسایل موتوری هستند مناسب سازی می‌کند و دامنه‌ی تحرک آن‌ها را در فضای خارج از منزل افزایش می‌دهد.


اسناد فاقد گفتمان کاری از پیش نمی‌برند
همانگونه که پیشتر بیان شد اسناد متعدد و وظایف بسیاری در رابطه با احقاق حقوق کودکان در نظر گرفته شده است، اما مردم شاهد هستند که این وظایف فقط روی کاغذ بوده است و بسیاری از آن‌ها اجرایی نشده است. دکتر اسماعیلی فرد با اشاره به این موضوع ادامه می‌دهد:« اسنادی که توسط شهرداری پایتخت تدوین شده است در صورت اینکه به لحاظ برنامه و بودجه نقش بالادستی آن‌ها لحاظ شود می‌تواند شتاب دهنده حرکت مجموعه‌ها باشد، اما نکته‌ای را که باید به آن توجه کرد این است که کودکان کسانی هستند که خودشان نمیتوانند صدایشان را به نهاد‌های سیاستگذار برسانند و ممکن است که در هجوم مطالباتی که اقشار مختلف جامعه ارائه می‌کنند، کودکان صدایشان کمتر شنیده شود؛ اینجاست که وجود مراکز مردم نهاد که مطالبات کودکان را در نهاد‌های سیاست گذار مطرح کنند میتواند منجر به این شود که در تخصیص اعتبارات سند‌های مرتبط شهر دوستدار کودک هم مورد توجه قرار بگیرد. در غیر این صورت ممکن است که در شرایط اعتبارات محدود و مطالبات نامحدود جامعه، کودکان مغفول بمانند. گفتمان سازی پیرامون شهر دوست دار کودک و الزامات آن یکی از مهم‌ترین مسائلی است که باید انجام شود؛ یعنی اساسا این موضوع وارد مطالبات مردم شود که ما شهری میخواهیم که دوستدار کودک و خانواده باشد. به این ترتیب کسانی که در پست‌های سیاست گذاری شهری و مجریان برنامه ریزی شهری هستند این موضوع را در دستور کار قرار می‌دهند. اگر این موضوع به عنوان یک مسئله وارد سیاست گزاری شهری شود آن گاه ممکن است به اجرای برنامه‌های دوست دار کودک منجر شود. اما اکنون در هیچ کدام از شهر‌های ایران به عنوان یک موضوع کلیدی وارد دستور کار نشده است. یکی از نمود‌های آن این است که اگر برنامه‌های کاندیدا‌های شورای اسلامی شهر و روستا را مشاهده کنیم به ندرت می‌توانیم حتی در قالب لفظ مسائلی مثل کودک و مسئله کودکی را در شعار‌ها و برنامه هایشان ببینیم و طبیعی است وقتی در مصادر قرار می‌گیرند کمتر به این موضوع توجه می‌کنند.»


کودکان امروز تمام مدت در آپارتمان یا حتی خانه‌ی ویلایی محصور هستند. آن‌ها اجازه‌ی بیرون رفتن ندارند یا اینکه جذابیتی بیرون از خانه آنان را جذب نمی‌کند. آنگاه این پیام صادر می‌شود که کودک یک شهروند دوست نداشتنی است. شهروندی که مشقت تامین نیاز‌های طبیعی او والدین را از داشتن فرزندانِ بیشتر منصرف می‌کند؛ در حالی که هر روزه شعار‌های بسیاری درباره‌ی فرزندآوری شنیده می‌شود. مسئولین می‌گویند برای فرزندآوری باید مردم را اقناع کرد؛ درحالی که حاضر به صرف امکانات مادی برای تامین نیاز‌های کودکان نیستند. از سوی دیگر نیز مسئولین به مصوباتی که تصویب کرده‌اند به صورت کامل جامه‌ی عمل نمی‌پوشانند و اگر این اقدامات نیز انجام شود محدود به کلان شهر‌های ایران است. برای مثال هرگز در یک شهرستان کوچک مکانی برای استراحت مادر و کودک یا نوزاد دیده نمی‌شود؛ و عدم الزام تمام شهرداری‌های کشور به مناسب سازی فضای شهری باعث به وجود آمدن سیمای ناعادلانه‌ای، این بار در زمینه‌ی حقوق کودکان شده است. زن جوانی که از بیرون بردن نوزاد یا فرزند خردسال خود هراس دارد چون پیاده رو برای جابه‌جایی کالسکه مناسب نیست، یا سرویس بهداشتی مناسبی در معابر شهری وجود ندارد و یا حتی پس از رسیدن فرزند به دوران دبستان فضای بازی امن و مناسبی برای او وجود ندارد و تمام مسئولیت آن فرزند را باید تنها به دوش بکشد، چگونه می‌تواند به استقبال داشتن فرزندان بیشتر برود.

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: قانون جوانی جمعیت و حمایت از خانواده فرزندآوری فرزندپروری مادران تنها مدیریت شهری شهر دوستدار کودک ی شهر دوستدار کودک مورد توجه قرار اسماعیلی فرد حقوق کودکان برای کودکان فرزند پروری مادر و کودک پیاده رو ها مناسب سازی فرزند آوری دستگاه ها برای کودک حقوق کودک ی ایران پسر بچه یک سری شهر ها فضا ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۱۴۵۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«کودکان اُتیسمی» روی مرز باریک مرگ و زندگی

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله_ زهرا افسر: عکس یک دختربچه اصفهانی صفحه شبکه‌های اجتماعی‌ام را پر کرده بود؛ عکس دیانای بالای آن بزرگ نوشته: «گم شده». چند روزی اخبار را زیر و رو می‌کنم اما کسی از پیدا شدن دخترک ۱۱ ساله چیزی نمی‌گوید. تا اینکه خبر دیگری از دیانا «دختر بچه گم شده اصفهانی» پخش می‌شود.

دیانا گم نشده بود؛ مادرش او را به یک باغ متروکه برده و با چاقو دخترش را به قتل رسانده؛ بعد جسدش را آتش زده و همه جا اعلام کرده که دخترش مفقود شده است. چند روز از این خبر می‌گذرد اما فکر این دختر از سرم بیرون نیامده‌. بستگان نزدیکش گفته‌اند این دختر مبتلا به «اتیسم» بوده است. بغض تمام وجودم را می‌گیرد. به دیانا فکر می‌کنم؛ به مادرش و به تمام کودکان اتیسمی و خانواده‌هایشان.

نجات مهدی‌ها

از همان ابتدای کودکی، دایره افرادی که می‌توانست با آنها ارتباط برقرار کند بسیار محدود بود. در اولین رفتارهای مهدی، مادرش فکر می‌کرد کودکش اجتماعی نیست و این کاملاً طبیعی است. اما بعد از مدتی علائم جدی‌تری از خود را نشان دادند.

مهدی رفتارها و نگاه‌های متفاوت‌تری از هم سن و سال‌های خودش داشت و نداشتن قدرت تکلم به اضافه موارد دیگری که روز به روز در او ظهور می‌کرد مادرش را مصمم کرد تا پیگیر این حالات فرزندش باشد. مهدی دچار اختلال یکپارچگی حسی بود؛ یعنی اگر سرش به جایی برخورد می‌کرد درد را احساس نمی‌کرد؛ اگر ساعت‌ها غذا نمی‌خورد گرسنه نمی‌شد یا بعد از غذا خوردن احساس سیری نداشت. بروز رفتارهای کلیشه‌ای و حرکتی، علائم بیش فعالی و حتی مشکلات گوارشی موارد دیگری بود که نشان می‌داد مهدی شرایط ویژه‌ای دارد.

مادرش که یک زن دهه شصتی است از همان روزهای اول مواجهه با این علائم به خوبی در مورد این اختلال تحقیق کرد و به موقع درمان فرزندش را شروع کرد. سال‌های ۸۸-۸۹ میزان آگاهی نسبت به اختلال اتیسم تقریباً صفر بود تا جایی که حتی عده زیادی از اقوام و آشنایان این مادر سعی کردند او را از پیگیری این اختلال منصرف کنند و نسبت به این موضوع بسیار بدبین بودند. اما زن جوان دست برنداشت و با پیگیری‌هایش متوجه شرایط مهدی شد. خیلی زود درمان کودک دو ساله شروع شد و همین رسیدگی به موقع باعث شد مهدی حالا در سن ۱۶ سالگی با یک بچه سالم تقریباً فرقی نداشته باشد و اگر کسی گذشته او را نداند چندان متوجه این اختلال در او نمی‌شود؛ هرچند که این اختلال تا آخر عمر با او همراه است اما شدت آن بسیار کاهش یافته و کنترل شده است.

مدارا با ترس

مهدی کودک مبتلا به اتیسم به همراه مادرش در مراکز توانبخشی دوره‌های لازم را می‌دیدند و آموزش آنها همچنان ادامه داشت. او به دستور پزشک داروهایی را برای افزایش سطح تمرکزش مصرف می‌کرد تا بتواند در هفت‌سالگی مانند بچه‌های دیگر به مدرسه برود. سال ۹۴ برای خواندن اول ابتدایی به مدرسه رفت؛ اما نه یک مدرسه عادی. او باید سال سرنوشت‌ساز کلاس اول را در مدرسه استثنایی می‌گذراند؛ سالی که معمولاً در ذهن و شکل‌گیری پایه تحصیلی همه کودکان بسیار تأثیرگذار است مخصوصاً برای کودک اتیسمی که شرایط احساسی ویژه‌ای را تجربه می‌کند.

مهدی، روزهای اول با مادر یا دخترخاله‌اش سر کلاس درس می‌رفت؛ اما طولی نکشید که با محیط ارتباط برقرار کرد و توانست تنها پشت نیمکت بنشیند. ترسی که مهدی هفت ساله داشت این بود که نکند برای بازگشت از مدرسه دیر به دنبالش بروند. برای همین یک سوال را مکرراً تکرار می‌کرد: «مامان! یعنی مدرسه‌م تمام شد، تو جلوی دری؟».

مطالعات و تحقیقات پزشکی نشان داده که کودکان دارای اختلال اتیسم، ترس‌های شدید اجتماعی و احساسی را تجربه می‌کنند، ترس‌هایی که شاید برای کودکان یا افراد دیگر معنایی نداشته باشد و غیر منطقی به نظر برسد؛ اما تمام وجود فرد مبتلا به اتیسم را در برمی‌گیرد و باعث می‌شود علائم و رفتارهای غیرعادی در او تشدید شوند. کنار آمدن با ترس‌های مختلف افراد مبتلا به اتیسم یکی از دشوارترین مواردی است که خانواده‌ای این افراد با آنها مواجه‌اند و به صبر زیاد و روحیه قوی برای مدارا با آن نیاز دارند.

اختلال یا استعداد؟

چند ماه گذشت و مادر مهدی خوشحال بود که توانسته با پیگیری به موقع، کودکش را در همان سن هفت سالگی به مدرسه بفرستد؛ تا اینکه یک روز مهدی ناراحت به خانه آمد و گفت دیگر نمی‌خواهد مدرسه برود. وقتی دلیلش را پرسیدند جواب داد: «من از بچه‌های دیگر دیرتر یاد می‌گیرم و آنها من را مسخره می‌کنند.» خانواده‌اش گمان کردند بهانه می‌آورد تا از زیر درس خواندن فرار کند؛ اما پایان کلاس اول ابتدایی که رسید، مدیر مدرسه کارنامه‌ها را تحویل داد و به مادر مهدی گفت باید یک بار دیگر بخاطر شرایط خاصش اول ابتدایی را تکرار کند. او در ریاضی و نقاشی خوب بود اما در فارسی نه. مهدی فارسی را از سمت چپ می‌نوشت؛ کاری که شاید بیش از یک اختلال یک استعداد و توانایی خاص باشد.

دومین سالی که مهدی کلاس اول بود هم تمام شد اما بار دیگر به او گفتند که نمی‌تواند به کلاس دوم برود. بالاخره با پیگیری‌های فراوان مادر مهدی مشخص شد دلیل عقب ماندن فرزندش از سایر دانش‌آموزان کلاس این است که بچه‌هایی که از لحاظ ذهنی مشکل دارند با آنها که معلولیت جسمی دارند و از نظر مغزی سالم هستند، با هم در یک کلاس هستند. در چنین شرایطی طبیعی بود که کودکان اتیسمی و کودکانی که از نظر ذهنی شرایط خاصی دارند از بقیه دانش‌آموزان عقب بمانند.

مهدی حالا ۱۶ سال دارد و چند سالی است به همراه خانواده‌اش مهاجرت کرده است. کودکی که دو سال در کلاس اول ابتدایی درجا زده بود هفت ماه بعد از مهاجرت به ایتالیا می‌توانست به ایتالیایی حرف بزند و بنویسد. حالا موفق شده در سن ۱۶ سالگی وارد دانشگاه شود؛ هرچند هنوز با برخی ترس‌ها و اضطراب‌ها و علائم دیگری از اتیسم دست و پنجه نرم می‌کند.

آدم امن کودکان خاص باشید

نکته مهم این است که با گذشت سال‌های زیاد از شناسایی اختلالاتی مانند اتیسم، هنوز هم آگاهی چندانی نسبت به آن وجود ندارد. رسانه‌های مختلف، تولیدکنندگان آثار صوتی و تصویری و دستگاه‌های مربوطه، برای شناساندن بیماری‌های خاص و فرهنگ رفتار با آنان چه کرده‌اند؟ چند اثر هنری در این زمینه ساخته شده است؟

فارغ از حوزه رسانه، کارکنان مراکز مختلف از کادر درمان و آموزش گرفته تا خدمات مختلف و شرکت‌های خصوصی زمانی آگاهی و اطلاعات لازم درباره نحوه رفتار با این افراد را دارند؟ این کودکان روزی بزرگ می‌شوند و ح تی اگر در محیط تحصیلی جداگانه‌ای درس خوانده باشند، نیاز دارند روزی کنار بقیه مردم وارد بازار کار شوند. گروه‌های مخالف جامعه چقدر پذیرش، معرفت و دانش کافی برای تعامل صحیح با این افراد را دارند؟

هرچند امروزه آموزش‌های بیشتری درباره چگونگی رفتار با این کودکان به مردم داده شده؛ اما هنوز نوع رفتار صحیح با افراد اتیسمی آن طور که باید در جامعه فراگیر نشده است. نه تنها جامعه، حتی اطرافیان این کودکان ممکن است هنوز با این خلأ آموزشی مواجه باشند و درست ندانند که طرز برخورد با یک اتیسمی چگونه است. خیلی اوقات بستگان، ناخواسته روان کودک دارای اختلال اتیسم را مورد آزار قرار می‌دهند و این در حالی است که این افراد اتیسمی به هیچ عنوان نباید از طرف نزدیکان خود احساس ترس و ناامنی کنند.

کوچک‌ترین جملات یا رفتارهای تهدیدآمیزی که شاید در مواجهه با کودکان عادی استفاده می‌شود برای کودک اتیسمی حکم یک محرک عصبی را دارد و او را به شدت به هم می‌ریزد؛ حتی ممکن است باعث حس ناامنی و ترس ابدی در او شود، طوری که در بزرگسالی به صورت جدی احساس وحشت، او را آزار دهد. نزدیکان این افراد باید آدمِ امن زندگی کودک خود باشند و این حتماً به بهبود سریع‌تر آنها کمک کنید. اگر کودکی با بیماری خاص به شما اعتماد کند راحت‌تر تمرینات توانبخشی را انجام می‌دهد و شما را دشمن خود نمی‌داند. این همان راز بزرگی است که این خانواده‌ها باید آن را بدانند و راه و روش‌اش را پیدا کنند.

بی‌دفاع؛ مثل یک نوزاد

حتماً دیده‌اید وقتی یک نوزاد متولد می‌شود با هر گریه او، دیگران نظرهای متفاوت می‌دهند زیرا متوجه خواسته نوزاد نمی‌شوند. ماجرای کودکان مبتلا به اتیسم هم همین است؛ آنها از سایر هم سن و سال‌های خود مظلوم‌تر و به نوعی بسیار بی‌دفاع هستند؛ مغز فرد اتیسمی نمی‌تواند در زمینه رفتارهای اجتماعی و مهارت‌های ارتباطی به درستی عمل کند و به همین دلیل است که اکثر آنان منزوی هستند و نمی‌توانند از همان سال‌های اولیه رشد خود، با دیگران ارتباط برقرار کنند. اولین زنگ خطر برای خانواده‌ها می‌تواند همین ارتباط نگرفتن کودکان با محیط پیرامون باشد.

مورد دیگری که افراد حتی بزرگسال مبتلا به اتیسم ممکن است به آن دچار باشند؛ نداشتن قدرت تکلم است. همچنین این افراد در برابر تغییر رفتارهای تکراری و کلیشه‌ای مقاومت دارند و در برقراری ارتباط چشمی تا حدی ناتوان هستند. همچنین این افراد نمی‌توانند پاسخ مناسبی به محرکات محیطی نشان بدهند. اختلالات اتیسم، از لحاظ شدت علائم با یکدیگر متفاوت هستند و در سه سطح کلی دسته‌بندی می‌شوند: «سطح نیازمند حمایت، سطح نیازمند حمایت زیاد، سطح نیازمند حمایت بسیار زیاد»

نکته حائز اهمیت این است که اگر خانواده‌ها از همان سنین پایین موارد گفته شده و علائم کلی بیماری‌های خاص از جمله اتیسم را بدانند و در صورت مشاهده آنها در کودک خود به پزشک مراجعه کنند؛ می‌توانند درمان را شروع کنند و آینده او را نجات دهند. البته به شرط آن که در تشخیص این علائم دچار وسواس فکری نشوند و فقط به تشخیص قطعی پزشک تکیه داشته باشند.

نقطه امن بیرون از گود

اتفاق دختر بچه اصفهانی نه اولین مورد است نه احتمالاً آخرین. پرونده دیانا یادآوری کرد هر خانواده‌ای توان، آگاهی، صبر و قدرت مالی لازم حمایت و مراقبت از کودکان اتیسمی را ندارد؛ یادآوری کرد همه کودکان اتیسمی به اندازه مهدی خوش‌اقبال نیستند و شانس زندگی در خانواده‌ای را ندارند که تمام وقت در اختیار آنان باشند.

همه کسانی که بیرون از گود نشسته‌اند مادر کودک اصفهانی را مقصر می‌دانند؛ هرچند در غیرانسانی بودن اقدام او هیچ شکی نیست اما اگر مادر یا پدر آموزش‌های لازم را ندیده باشند، تحت حمایت‌های روان‌شناختی قرار نگیرند و در ثبات روانی قابل اطمینانی نباشند، وقوع چنین اتفاقات تلخ و آزاردهنده‌ای بعید نیست.

اکثر خانواده‌هایی که کودک مبتلا به بیماری خاص مثل اتیسم دارند، تا تجربه کردن آسیب جدی فاصله چندانی ندارند. عدم حمایت‌های مادی و معنوی و ناآگاهی گسترده در سطح جامعه این خانواده‌ها را مشکلات جدی مواجه می‌کند و سرنوشت بسیاری از زوج‌هایی که فرزند آنها دچار بیماری‌های خاص باشد به جدایی و طلاق منجر می‌شود.

یک جست‌وجوی ساده در شبکه‌های اجتماعی، ناامیدی والدین این کودکان را نشان می‌دهد. روشن است که اگر این خوانده‌ها به حال خود رها شوند و ساز و کارها مناسب برای حمایت از آنها تقویت نشود، نه تنها در بیماری اتیسم بلکه در ۲۶ گروه بیماری دیگر که در زیرمجموعه بیماری‌های خاص قرار گرفته‌اند شاهد این سرنوشت‌های تلخ خواهیم بود. اینکه سرنوشت یک کودک مبتلا به بیماری خاص، شبیه مهدی باشد یا دیانا، تا حد زیادی می‌تواند در دستان مسؤولان باشد…‌

کد خبر 6099238

دیگر خبرها

  • کتاب‌های این روزها باب میل کودکان است؟
  • «کودکان اُتیسمی» روی مرز باریک مرگ و زندگی
  •  تلاش برای شاد کردن کودکان غزه
  • اختلال اوتیسم؛ نشانه‌ها، علل و راه‌های درمان آن
  • (تصاویر) اگر نقاشی کودکان واقعیت داشت جهان چه شکلی می‌شد؟
  • جزئیات جدید از پیدا شدن دختر صحرا؛ پشت‌پرده دزدیده شدن «یسنا» فاش شد!
  • کتاب «خانه زیر آب و جوجه لاک پشت ها» منتشر شد
  • درمان رایگان کودک مشروط بر داشتن بیمه پایه
  • گزارش سازمان‌های بین‌المللی از وضعیت غم‌انگیز کودکان غزه
  • درمان رایگان کودک با داشتن بیمه پایه